- انتشار: ۸ حوت ۱۳۹۷
- ساعت: ۱۰:۳۴ ق.ظ
- سرویس: تحلیل و مقالات
- کدخبر: 27905
- لینک کوتاه: http://www.barchinews.com/?p=27905
مذاکرات قطر؛ حل مشکل امریکا با طالبان
درحالیکه دولت افغانستان برای برگزاری لویهجرگه مشورتی صلح آماده میشود تا با نمایندگان گردآمده از سراسر کشور در مورد گفتوگو با طالبان به تبادل نظر بپردازد، پنجمین دور مذاکرات امریکا و طالبان به سرکردگی زلمی خلیلزاد و ملا برادر هم در قطر برگزار شده است.

درحالیکه دولت افغانستان برای برگزاری لویهجرگه مشورتی صلح آماده میشود تا با نمایندگان گردآمده از سراسر کشور در مورد گفتوگو با طالبان به تبادل نظر بپردازد، پنجمین دور مذاکرات امریکا و طالبان به سرکردگی زلمی خلیلزاد و ملا برادر هم در قطر برگزار شده است.
به باور تحلیلگران، مهمترین هدف غیر اعلامی تشکیل نشست بزرگ مشورتی برای صلح، بازخرید حیثیت سیاسی و حقوقی حکومت کابل با توسل به ابزارهای ازکارافتاده سنتی است تا به این ترتیب برای توجیه غیبت خود در پنج دور مذاکره مستقیم امریکا و طالبان در قطر و نیز در نشست مسکو، روپوشی فراهم کند.
آخرین گزارشها از منابع نزدیک به طالبان حاکی از آن است که دور پنجم مذاکره امریکا با طالبان در پارهای موارد، با پیشرفتهایی همراه بوده و به توافقاتی ساختاری دست یافته است که کلیت روند این دور از مذاکرات را نظاممند میسازد.
بر پایه اطلاعات بهدستآمده از منابع نزدیک به طالبان، در دور پنجم مذاکرات امریکا و طالبان، کمیتهها یا کارگروههایی تشکیل شده که کار آن عملیاتیسازی روند گفتگوهای صلح است.
این کمیتهها مخصوصاً روی دو موضوع، تمرکز محوری دارند: یکی چگونگی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و دیگری قطع ارتباطات گروه طالبان با شبکههای تروریستی منطقه و جهان.
بر اساس این اطلاعات، همچنان که خود افغانستان در روند مذاکرات غایب است، موضوع یا موضوعات مربوط به آن نیز از دستور کار این نشست، غایب است.
این در حالی است که پیشتر ادعاهایی مطرح شده بود مبنی بر اینکه جانب امریکایی مذاکرات قطر تلاش میکند طالبان را به گفتگو با دولت افغانستان متقاعد کند، اما اطلاعات درز کرده از این نشستها نشان میدهد که نهتنها خود حکومت افغانستان غایب اصلی این مذاکرات است، بلکه اهمیت آن برای هر دو جانب مذاکرهکننده در قطر، در حدی نیست که بخشی از وقت خود را به آن اختصاص دهند.
با وجود این، اگرچه همهچیز آنچنانکه باید در مورد مذاکرات قطر در اختیار رسانههای همگانی قرار نگرفته است، اما قدر مسلم این است که این دور از مذاکرات بر سر مواردی متمرکز است که در دورهای قبلی گفتوگوهای خلیلزاد و طالبان، مورد توافق نهایی قرار نگرفته بودند.
در این میان، آنچه دور پنجم مذاکرات قطر را مهمتر از ادوار قبلی آن میسازد، حضور ملا برادر، فرد شماره دوی طالبان در آن است.
ملا برادر از رهبران زندانی طالبان در پاکستان بود که به سفارش خلیلزاد، آزاد شده تا هم پاکستان به امتیازات مورد نظر خود از مذاکرات قطر دست یابد و هم طالبان، هیئت باصلاحیتتری برای گفتگوهایی بفرستد که اکنون وارد مرحله حساس و تعیینکنندهای شده است.
حضور ملا برادر در مذاکرات قطر، دستکم مورد استقبال شورای عالی صلح افغانستان هم قرار گرفت، اما قرائن و شواهد موجود دال بر آن است که اگر رهایی ملا برادر از زندان پاکستان و پیوستناش به هیئت مذاکرهکننده طالبان، سودی هم داشته باشد، برای امریکا و طالبان دارد، نه برای دولت افغانستان که در غیبت و غفلت سیاسی، دور زده شده و حتی در متن مذاکرات نیز نتوانسته است جایی برای خود دستوپا کند.
اگرچه آزادی ملا برادر، حتی برای خود امریکاییها هم زودبازده نخواهد بود و بایستی مذاکرات خلیلزاد و طالبان برای چندین دور دیگر تکرار شود تا به نتیجهای قطعی برسد.
با این حال، آنچه برای مردم و ناظران ملی آزاردهنده است، ابهامی است که در مورد محتوای مذاکرات امریکا و طالبان وجود دارد. بهواقع هیچکسی بهدرستی نمیداند که شرکتکنندگان در مذاکرات قطر، دقیقاً در مورد چه مسائلی باهم چانهزنی میکنند و خروجی آن برای سرنوشت آینده سیاسی افغانستان چه خواهد بود؟ ریشه مشکل در اینجاست که هم حکومت افغانستان، وابسته به حمایتهای سیاسی و لجستیکی امریکا است، هم شجرهنامه طالبان درنهایت به واشنگتن و پنتاگون میرسد و هم پاکستانِ پرورشدهنده تروریزم منطقهای، سر در آخور امریکا دارد. این حقیقت بدان مفهوم است که امریکا خود را در موقعیت مالک بلامنازع هر سه ضلع فوق میبیند و با هرکدام، هر طور که بخواهد رفتار میکند.
به بیان دیگر تا زمانی که افغانستان به استقلال سیاسی دست نیافته است، نه از مذاکرات جاری صلح، طرفی خواهد بست و نه صلحی که برای آن تدارک دیده میشود، به ثبات و امنیت سیاسی در کشور منتج و منتهی خواهد شد؛ زیرا حقیقتی که کمتر به آن توجه میشود این است که امریکا از مذاکرات قطر بیش از آنکه حل بحران افغانستان را بهعنوان یک هدف بنیادین دنبال کند، به دنبال حل مشکل خود با طالبان است.
بنابراین و با توجه به ماهیت گفتوگوها و مذاکرات کنونی و نیز با توجه به پیچیدگی و گستردگی ابعاد جنگ افغانستان، این احتمال وجود دارد که مذاکرات قطر، نهایتاً به قطع جنگ با طالبان منجر شود، اما این هرگز به معنای برچیده شدن بساط جنگ از کشور نیست؛ زیرا صلح با طالبان نمیتواند از ادامه جنگ با داعش و گروههای بیستگانه تروریستی دیگر جلوگیری کند.
افق