- انتشار: ۵ میزان ۱۳۹۷
- ساعت: ۲:۰۵ ب.ظ
- سرویس: مصاحبه
- کدخبر: 21255
- لینک کوتاه: http://www.barchinews.com/?p=21255
کسی که دختر ندارد، هیچ فرزند ندارد
در جوانی دختر پرشوری بودم،شاید باید بگویم که این یک انتخاب یا در واقع، یک تظاهر نبود، نوعی از قرارگرفتن در وضعیتی خاص بودبه هر حال، شور و شعور موتور حرکت زندگیام بود.
در جوانی دختر پرشوری بودم،شاید باید بگویم که این یک انتخاب یا در واقع، یک تظاهر نبود، نوعی از قرارگرفتن در وضعیتی خاص بود.
به هر حال، شور و شعور موتور حرکت زندگیام بود.
عشق، جنون یا سادگی؟ نه، بهتر است دوباره از همان واژۀ «شور» استفاده کنم که هم هیجان است و هم درد: با مرد رؤیاهایم ازدواج کردم و این در اوایل دوران طالبان بود.
مجبور شدیم خانه و زندگیمان را در مزارشریف رها کنیم و راهی دیار مهاجرت شویم.
بنابراین، من بهتدریج پی بردم به اینکه پا به قسمتهای سخت و سنگلاخ زندگی گذاشتهایم و برای اینکه بتوانیم این دشواریها را عبور کنیم، من باید بیرون از خانه کار کنم و درآمد داشته باشم.
معلمی، روزنامهنگاری و هر کار دیگری که از عهدۀ انجام آن برآمده بودم، دریغ نکردم.
اولین فرزندمان که متولد شد، دختر بود.
من و شوهرم، بیاعتنا به بیمهری سنت و روزگاران تلخ در حق فرزندان دختر و نیز غافل از دیگر دشواریهای زمانه، از اینکه صاحب دختری شده بودیم خودمان را خوشحال احساس میکردیم.
زندگی ما داشت در مسیر درستی قرار میگرفت.
حقیقت این است که هرچند در عبور از آن دشوارۀ مملو از رعب و اضطراب، زخمها و دردهای زیادی را با خود حمل کردیم و به رغم تحمل سایۀ سیاه ناباوری و مواجهه با هیولای هول، ما زندگی کردیم و مهمتر اینکه، اکثر اوقات زندگیمان را با همدلی و محبت سپری کردیم.
با این حال، در میانۀ این شور و اضطراب و هیجان، عملاً متوجه نبودم که چه هستۀ پایدار و تقلیلناپذیری ما را اینهمه سال به پیش رانده است.
اما مشاهدۀ طمأنینه و اعتماد به نفس خاص دخترانم در هنگامههایی که باید انتخاب میکردند تا چه راهی را در زندگیشان طی کنند، تکانه ای در من ایجاد کرد و نشان داد که باید بیش از همه سپاسگزار چه چیزی باشیم و خوشحال و سرزندهایم.
گاهی احساس میکنم کسی که دختر ندارد، هیچ فرزند ندارد.
راستش، گاهی هم فقط در این یا آن ماجرای خانوادگی از بیرون میبینیم که نداشتن فرزند پسر هم میتواند یک مسئله باشد، اما میدانیم که مسئلۀ اصلی نه در نداشتن فرزند پسر، بلکه در خود خانوادههایی است که مغلوب و مرعوب سنتهای ناپسند و زن ستیزانهاند.
ما این را میدانیم و دیگر دلیلی ندارد که رنج بکشیم.