- انتشار: ۵ دلو ۱۳۹۶
- ساعت: ۵:۴۱ ب.ظ
- سرویس: تیتر 2
- کدخبر: 11379
- لینک کوتاه: http://www.barchinews.com/?p=11379
ریشۀ قومی هزارهها/(هزارهها زردپوستاند)!
هزارهها زردپوستاند. همانطور که بخشی بزرگی از جهان را زردپوستان تشکیل میدهند. یکی از طوایف زردپوستان هزاره است. این زردپوستان میتوانند، چینی باشند، کرهای باشند، میتوانند ترک و مغول باشند و میتواند هزاره باشد. پس هزاره نه ترک است و نه مغول است. آریایی که اگر یک باور جعلی قرن نوزدهمی نباشد، آریایی هم نیست؛ اما میتواند همۀ اینها باشد. چگونه؟ برای فهم این باور باید هزارهها را در بستر تاریخی زردپوستان جستوجو کرد.
هزارهها زردپوستاند. همانطور که بخشی بزرگی از جهان را زردپوستان تشکیل میدهند. یکی از طوایف زردپوستان هزاره است. این زردپوستان میتوانند، چینی باشند، کرهای باشند، میتوانند ترک و مغول باشند و میتواند هزاره باشد. پس هزاره نه ترک است و نه مغول است. آریایی که اگر یک باور جعلی قرن نوزدهمی نباشد، آریایی هم نیست؛ اما میتواند همۀ اینها باشد. چگونه؟ برای فهم این باور باید هزارهها را در بستر تاریخی زردپوستان جستوجو کرد.
بر اساس اسناد به دست آمده از دنیای باستان در گذشتههای دور یک خط بزرگی از زردپوستان از چین، تبت و آسیایمیانه تا بینالنهرین کشیده شده بود. رد پای این زردپوستان را میتوان در چترال پاکستان، پیشاور، کابلستان، زابلستان، سیستان، کرمان، ایلام و بینالنهرین یافت. آثار به دست آمده از این مناطق به ویژه از سیستان و شهر سوخته نشان میدهند که بومیان این مناطق چهرۀ زردپوستی داشتهاند. اسکلت، جمجمه، مجسمههای یافته شده از این شهرها، نشان میدهند که همه چهرههای زرد داشتهاند. بنابراین، هزارههای بازماندۀ همان زردپوستان بومیاند که هزاران سال پیشتر از ورود ترکان قفقازی که به غلط آنان را آریایی میخوانند و ترکان و مغولان آسیایمیانه در ایران باستان و این دیار و بستر کهن میزیستهاند و دارای تمدن درخشانی بودهاند. گواه این باور، داستان بومیان و مهاجماناند که در شاهنامه، ریگبیت و اوستا از آنان به روشنی یاد شدهاند. باتوجه به اینکه آریا و آریانای سدۀ نوزدهم جعل خاورشناساناند که ما را به خطا انداختهاند.
در طرف دیگر، بافت قومی هزارههای امروز مجموعۀ کلانی از بومیان کهن که بستر اصلی زردپوستان بودهاند و ترکان، مغولان کهن و پسینی و مردمان مجاور زیستگاههای هزارهها مانند هندی، ایرانی، تاجیک، عرب، بلوچ، زابلی، پشتون و مانند آنانند که اکنون قوم هزاره را تشکیل دادهاند. ازاینرو، هزارهها تبار و نژاد نیستند؛ بلکه قوماند که مقولۀ فرهنگی است. هزاره و هزارهگی یک فرهنگ است. مجموعۀ از فرهنگهای کهن و نو که در فرهنگ قومی هزارهها گرد آمدهاند. چنین است که در گویش، آداب و رسوم و… هزارهها تهنشین شدههای تمام اقوام تشکیل دهندۀ بافت قومی هزاره را میتوان یافت. ازاینرو است که زبانشان فارسی است. واژههای ترکی و مغولی در گویششان یافت میشوند. آداب و رسوم ترکیبی دارند. از تمام بافتهای قومی تشکیل دهندۀ دیروز قوم هزاره را میتوان در فرهنگزیستی امروز هزارهها دید.
ازاینرو، اگر کسی ادعا کند که هزارهها از بومیان کهن ایران باستان و سرزمین سیستان، زاولستان و کابلستان هستند، درست گفته است و اگر بگوید که در وجود هزارهها خون ترک و مغول جریان دارد به خطا نرفته است.
در جهان امروز همانطور که زبان پاک وجود ندارد، قوم پاک هم وجود ندارد. این مثال خوبی برای بافت قومی هزارهها است.
شاید این باور بتواند جمعکنندۀ اختلاف قومشناختی هزارهها باشد.
بنابراین، اگر از من سؤال شود که هزارهها کیستند و به کجا میرسند، میگویم هزارهها زردپوستاند.
نگارنده: دکتور حفیظ شریعتی سحر